دکتر لیلا بهادر زاده

اگر عوامل موفقیت افراد بزرگ را در گوگل جست و جو کنید به این نتایج می رسید. هدفمندی، پشتکار، ایمان به خدا، اعتماد به نفس و …

اما ما می خواهیم جسور بودن را نیز به این فهرست اضافه کنیم و اقدام جسورانه را آن هنگام بدانیم که مایکل فلپس آمریکایی برای تحقق بخشیدن رویاهایش، دوازده سال پیاپی بدون حتی یک روز استراحت به تمرین می پردازد و موفق می شود با کسب 8 مدال طلای المپیک پکن تاریخی ترین رکورد جهان را به نام خود ثبت کند .یا آن هنگام که سرهنگ ساندرز حاضر می شود برای معرفی فرمول غذایی جدیدش 1009 بار از صاحبین رستوران ” نه ” بشنود و تسلیم نشود و ما هم اکنون از او به عنوان بنیان گذار رستوران های کنتاکی (کی اف سی ) یاد کنیم .

“دکتروال” اینبار میزبان اولین جراح زن استان یزد است . کسی که با پشتوانه ی جسارت و اراده ی پولادینش وارد رشته ای کاملا سازگار با روحیه ی  مردانه می شود و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی می کند .

خودش را اینگونه معرفی می کند

دکتر لیلا بهادر زاده هستم. جراح عمومی .متولد سال 1356دریزد. شغل پدرم آزاد و مادرم خانه دارهستند.

دریافت نوبت دکتر

از دوران کودکی و جو خانواده تون برایمان بگویید

جو خانواده­ ی کم جمعیت ما همیشه دوستانه و پر از محبت بود. پدر و مادرم شرایط رقابتی و ایده ­آلی را برای درس خواندن من و برادرم فراهم کرده بودند. نکته ­ی قابل ذکر اینکه مادرم برای تربیت من و داداشم مطالب زیادی در حوزه ی روان شناسی و علوم تربیتی مطالعه می کردند که به نظرم بسیار تاثیرگذار بود.

دوران کودکی تون شیطون بودید یا نه ؟

بله، شیطون اما همیشه هم درس خوان بودم. مدیر مدرسه همیشه می گفتند “حیف که شاگرد اول مدرسه ای لیلا، وگرنه من میدونستم و نمره ی انظباط تو”

رویای پزشک شدن از چه زمانی تو ذهن شما شکل گرفت ؟

من از دوران دبستان به پزشکی علاقه مند بودم و جالب این بودکه رویای من از پزشکی جراحی بود. دوران دبیرستان به رشته های مهندسی علاقه مند شدم اما به دلیل مناسب نبودن بازار کار رشته های مهندسی برای خانم ها در آن زمان تصمیم گرفتم پزشکی بخونم. اما زمانی که پزشکی قبول شدم تنها هدفم جراح شدن بود.

مدرسه ی محل تحصیل و رتبه ی کنکورتون

من ورودی اولین دوره ی مدرسه ی فرزانگان (تیزهوشان) بودم و سال 1374 دیپلم گرفتم. رتبه ی کشوری کنکور من 57 شد و دوران پزشکی عمومی را در دانشگاه شهید بهشتی تهران و دوران تخصص را در دانشگاه مشهد گذراندم.‌

یک روز کاریتون را برامون توصیف کنید

معمولا 6:30 دقیقه از خواب بیدار میشم، 7:30 از خونه بیرون میام، صبح ها معمولا بیمارستان هستم و بیماران روزای قبل رو ویزیت می کنم، بعد از ظهر 3 تا 4 جراحی جدید دارم و از ساعت 5 تا 9 شب هم مطب هستم.

رویاتون برای آینده چیه ؟

دوست دارم بتونم فرهنگی ایجاد کنم که ناآگاهی و بدآگاهی های مردم از اطلاعات پزشکی کم بشود. موضوعی که اعتقاد دارم پاشنه ی آشیل بهداشت و درمان کشور ماست

برای افرادی که میگن چرا درآمد پزشکان اینقدر زیاد هست چه جوابی دارید ؟

به نظرم هر کسی براساس تلاشی که می کند حق داره که درآمد داشته باشد. من میتونم بهترین بقال شهرمون باشم وبراساس تلاشی که کرده ام چندین برابر یک پزشک هم درآمد داشته باشم. مسلما درآمد پزشک ها هم براساس سختی هایی که درگذشته کشیده اند و کار زیادی که الان انجام می دهند است.

به جز طبابت چه کارهای دیگه ای انجام می دید؟

من هم اکنون در کارهای اجرائی بیمارستان دکتر مجیبیان همکاری می کنم، در زمان های فراغت  هنر های دستی مورد علاقه ام را کار می کنم.

اگه بخواهید بچه های نسل امروز و دیروز را با هم مقایسه کنید:

برای بچه های امروز خوشحال هستم که اینقدر فهمیده تر از بچه های زمان ما هستند و هوش اجتماعی بالاتری دارند.

توسعه ی اینترنت در کار شما چه تاثیری گذاشته است ؟

امروزه شاید پنجاه درصد از کارهای روزانه ی ما وابسته به اینترنت باشد. در رشته ی من دستیابی به مقالات جدید، روش های جدید و به روز کردن اطلاعاتم بدون اینترنت تقریبا غیر ممکن هست.

نظرتون درمورد نوبت دهی اینترنتی و آسون شدن کارها

اینکه از ازدحام در سالن انتظار مطب کم شده است، خیلی خوبه و وقت بیماران کمتر تلف شده و اعصاب بیماران آروم تر هست و ناراحتی پیش نمیاد.

دریافت نوبت دکتر