دکتر شمس الدین تابش
دکتر شمسالدین تابش؛ دندانپزشکی که در ۹۳سالگی هنوز بیمار میبیند!
دکتر شمس الدین تابش متولد سال 1301 میباشد. درطی مصاحبه ای میگوید :
ماجرای زندگی من و شکلگیری شخصیتم از یک بیماری شروع شد. در ۴ سالگی به یک سیاهسرفه شدید دچار شدم به حدی که وقتی به سرفه میافتادم سیاه و کبود میشدم و پزشک به مادرم توصیه کرده بود که من به گریه نیفتم چون ممکن بوده به سرفه بیفتم و خطر خفگی وجود داشته باشد و همین باعث شد که من از همان سن تبدیل شدم به فرمانده خانه و مادر خدابیامرزم همه تلاشش را میکرد تا من گریه نکنم. این شرایط درزمانی بود که بچهها ارجوقربی نداشتند و اصلاً اجازه ابراز و وجود و حرف زدن هم نداشتند، برای من فرصت استثنایی بود. درست برعکس شرایط امروز، بچهها مطیع بیقیدوشرط بودند.
۷۰ سال پیش سطح سواد جامعه خیلی پایین بود، خیلی از مردها بیسواد بودند چه برسد به زنها که محدودیتهای زیادی داشتند و در آن شرایط مادر من نویسنده بود و پدرم علاوه بر اینکه قاضی عدلیه بود شعر هم میگفت و هم در رادیو گویندگی میکردو به همان نسبت هم به درس خواندن ما اهمیت میدادند.
من همیشه یک اعتمادبهنفسی داشتم و این اعتمادبهنفس را سیاهسرفه به من داد که از کودکی محکم باشم، حتی وقتی شاه سابق آمد بیمارستان امیراعلم من در برابر شاه هم تعظیم نکردم و دستبوس هیچکسی نبودم و نیستم.
دو پسر و یک دختر دارم. دخترم را از وقتی دبیرستانی بود فرستادم پاریس برای ادامه تحصیل و تا دکترای مدیریت خواند و در آمریکا زندگی میکند. دوتا پسرم هر دو دندانپزشکی خواندند. پسر بزرگم استاد دانشگاه بوستون در امریکاست و پسر کوچکم بعد از سی سال از امریکا آمده و در حال حاضر در مطب من کارهای درمانی مریضهای من را انجام میدهد.
چرا من در ۹۴ سالگی سالمم، چون همیشه انگیزه و هدفدارم. من ۴ صبح از خواب بیدار میشوم نمازم را میخوانم و خودم را مرتب میکنم و هنوز با مترو و اتوبوس از قیطریه تا انقلاب میآیم. به عشق اینکه کار مفیدی کنم و درد کسی را کم کنم.وقتی میبینم که توانستم ۷۰ سال درد مردم را کم کنم و به بهداشت جامعه کمک کنم خیلی خوشحال میشوم. چه لذتی بالاتر از اینکه برای جامعهات مفید باشی و به مردم خدمت کنی. من این حس را با تمام ثروت دنیا عوض نمیکنم.