دکتر امیر ضا چمنی


دکتر امیررضا چمنی در 13 شهریور سال 1350 در محله ی باغ گندم به دنیا آمده است . پدرش پارچه فروش و از کسبه ی با سابقه ی بازار قدیم یزد به شمار می رود .

امیر رضا در دبستان های تعلیمات اسلامی افشار و مدرسه ی شهید اعلا زاده درس خوانده و دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه های مدرسی و رازی گذرانده است .

او خاطرات دوران مدرسه تا پایان دوران تخصص خود را اینگونه روایت می کند :

در دوران دبستان معمولا مثبت و سربه زیر بودم اما هرچه به مقاطع بالا تر می رفتم بازیگوش تر می شدم تا اینکه در دوران دبیرستان به قول مدیرمان از اشرار مدرسه شده بودم . نکته ی بسیار مهمی که جا دارد به آن اشاره کنم این است که از سال اول دبیرستان، همه ی دوستانم من را دکتر صدا می زدند که این موضوع انگیزه و اعتماد به نفس من را برای دکتر شدن زیاد می کرد . برای انکه بتوانم پایه ی ریاضی ام را تقویت کنم در رشته ی ریاضی فیزیک دیپلم گرفتم و بعد با تغییر رشته، در کنکور تجربی سال 68 شرکت کردم . همان سال با رتبه ی 2000 وارد رشته ی پزشکی دانشگاه آزاد یزد شدم و سال 75 از این دانشگاه فارغ التحصیل شدم . بعد از گذراندن طرح، در مرکز مشاوره ی دانشگاه یزد (به عنوان کارمند ) مشغول به کار شدم . من که کتاب های روان شناسی را به عنوان علاقه ی شخصی دنبال می کردم در حین کار جلساتی مشاوره ای برای دانشجویان و علاقه مندان برگزار می کردم که با استقبال بسیار زیادی همراه شد و این انگیزه ای بود برای من که حوزه ی مشاوره را به صورت آکادمیک ادامه دهم . تا اینکه در سال 1380 وارد رشته ی روان پزشکی دانشگاه شیراز شدم و سال 83 از این دانشگاه فارغ التحصیل شدم .

دکتر چمنی از سال 1383 به عنوان کارمند رسمی اداره ی بهزیستی در زمینه هایی مانند فرزند پروری، ترک اعتیاد ، درمان بیماری های روانی مزمن و … مشاوره می دهد و در این مدت همواره از طریق صدا و سیمای مرکز یزد، مطبوعات و رسانه های جمعی ارتباط خود را با مردم حفظ کرده است و خودش این موضوع را مهم ترین راز موفقیتش می داند .

 

دکتر چمنی در سن 29 سالگی ازدواج کرده است. همسرش روان شناسی خوانده و تنها فرزندش که دختر است پانزده سال دارد که برای آینده ی او رویاهای بزرگی دارد . او در باره ی بچه های نسل امروز می گوید متاسفانه با رونق گرفتن فضاهای مجازی ارتباطات موثر بسیار بین افراد بسیار کم رنگ تر و بی روح تر شده است و نکته ی دیگر اینکه خوداتکایی و مسئولیت پذیری در بچه هایمان جایگاه خود را از دست داده است . به تعبیری بچه های نسل جدید مانند گل های گلخانه ای هستند. تا زمانی که همه ی شرایط و امکانات برای آنها مهیا شود در شرایط خوبی قرار دارند اما زمانی که در محیط قرار بگیرند و با اندکی چالش و سختی روبه شوند توانی برای مقابله ندارند و کارایی خود را از دست می دهند

او در کلام پایانی، مطالعه ی کتاب ” از حال خوب، به حال بد ” ترجمه ی مهدی قراچه داغی که در حوزه ی شناخت درمانی است و نیاز حال جامعه ی امروزی ماست را توصیه می کند و به عنوان مژده از رونمایی کتاب جدید خودش با عنوان ” اعتماد به نفس ، گنج درون ” در ماه های اخیر خبر می دهد که امیدواریم هرچه زودتر شاهد رونمایی آن باشیم .


0 0 تجربه
امتیاز پزشک
0 تجربه بیماران
تجربه های داخلی
مشاهده تمام تجربه ها
قالب وردپرس