دکتر مرجان عفت خواه
دکتر مرجان عفت خواه در سال 1358 در رشت به دنیا آمده است. مادرش معلم آموزش و پرورش و پدرش کارمند بوده است و وضع خانوادگی نسبتا خوبی داشته اند.
او از سال اول راهنمایی در مدرسه ی فرزانگان رشت درس خوانده و همیشه عاشق مدرسه رفتن بوده است.
دکتر عفت خواه که در دوران مدرسه بارها نبوغش را در درس های ریاضی و فیزیک اثبات کرده بود و همگان انتظار داشتند او در رشته ی ریاضی و فیزیک ادامه ی تحصیل دهد، به دلیل علاقه ی شخصی اش به آناتومی مغز، تصمیم می گیرد رشته ی تجربی را انتخاب کند. او در کنکور سال 1376 در مرحله ی اول رتبه ی 10 و در مرحله ی دوم رتبه ی 3 را به دست می آورد و در مجموع با رتبه ی 11کشوری وارد رشته ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می شود. بعد از گذراندن دوران عمومی دو سال برای طرح به یزد می آید و بعد بلافاصله برای ادامه تحصیل در تخصص و رشته ی نورولوژی وارد دانشگاه علوم پزشکی ایران و بیمارستان حضرت رسول می شود. عفت خواه از دکتر عبدالوهابی که هم اکنون در قید حیات نیستند به عنوان بهترین استاد زندگی اش یاد می کند.
دکتر عفت خواه در سن 25 سالگی وارد زندگی مشترک خود شده است. همسر دکتر عفت خواه رزیدنت داخلی است و فقط یک فرزند دختر دارد که هم اکنون هفت سال دارد. او از زندگی خود احساس کاملا خوشبختی می کند و ازدواج با همسرش را بزرگترین اتفاق زندگی اش می داند.
نظر دکتر در مورد آینده ی فرزندش شنیدنی است. او می گوید چون فرزندم دختر است دوست دارم فقط علایقش را دنبال کند و هیچ تاکیدی بر پزشک شدن او ندارم. در حالی که اگر روزی پسر داشته باشم خیلی دوست دارم پزشک شود. چون پزشک شدن برای یک خانم و به ویژه در رشته هایی مانند جراحی واقعا سخت و طاقت فرساست.
دکتر در مورد تغذیه می گوید: اعتقاد دارم بعد از سن 35 سالگی خوردن غذاهای چرب و مصرف نمک و شکر اصلا معنایی ندارد. حتما قبل از از غذا سالاد مصرف می کنم و ترکیب آب لیموی تازه و آب ولرم و همینطور آب کرفس را که سم زدا و ضد استرس هستند را در بعضی از روز های هفته استفاده می کنم. با این وجود برای سلامتی بیشتر هفته ای سه روز در هفته به ورزش بدن سازی می پردازم.
در اوقات فراغت تمیز کردن خانه و گردگیری که معمولا با وسواس زیادی انجام می شود حالش را خوب می کند و به مطالعه ی کتاب های انگیزشی و موفقیت شخصی و نویسندگانی مانند آنتونی رابینز، دارن هاردی علاقه ی زیادی دارد.
دکتر عفت خواه نظرش در مورد بچه های نسل جدید را اینگونه بیان می کند: بچه های نسل جدید از لحاظ بهره ی هوشی ( چه IQ و چه EQ ) فراتر از انتظار هستند و اگر در جهت درستی هدایت شوند باید منتظر ظهور نوابغ بزرگی در آینده باشیم. در این راستا باید به آموزش آنها به خصوص در سنین پایین بهای زیادی بدهیم. اما یک نکته است که در نسل جدید اندکی کمرنگ شده است و آن توجه نکردن به ارزش های انسانی و توجه بیش از اندازه به مادیات است و باید بدانیم که همه ی ما پدر و مادر ها مسئول ایجاد این تفکر در فرزندانمان هستیم.
او در پیامی که توجه دانشجویان رشته های پزشکی را به سوی خود جلب می کند، در باره ی راز های موفقیت و محبوبیتش می گوید: درست است که ما پزشکان با زحمت و سختی زیاد به این درجه رسیده ایم اما باید بدانیم که هیچ منتی بر سر هیچ کسی نداریم.
همواره می بایست ارزش های انسانی را سرلوحه ی کارمان قرار دهیم و با بیمارانمان مانند اعضای خانواده ی خودمان رفتار کنیم.
درد آنها درد ما باشد و شادی آنها شادی ما. همین طور توجه کنیم که پزشک بودن تنها یکی از نقش های ما در زندگی است. ما علاوه بر پزشکی باید همسر و مادر خوبی باشیم. باید دوست و همسایه ی خوبی باشیم. و باید دختر عمو و دختر خاله ی خوبی باشیم و آن زمان است که شاید بتوانیم خودمان را موفق بدانیم.
در کلام پایانی دکتر مرجان عفت خواه افراد را در هر سنی به ورزش کردن و گوش دادن به موسیقی دعوت می کند و می گوید مهم ترین نکته برای اینکه همواره از زندگیمان لذت ببریم این است که در اکنون زندگی کنیم.
شاد و سلامت باشیدخانم دکتر عزیز
با سلام .من امروز ۱۳ ابان خدمتتان بودم از اینکه ماه تولدم با شما یکیست خوشحالم .نحوه برخورد و طبابتتون کم نظیره .واقعا مریضاتون و مجذوب خودتان می کنید .افرین بر شما و تبریک میگم به خونواده تون و صد افرین به پدر ومادر محترمتان با این تربیت فرزند.دیگه جای حرفی نمی مونه .ارزوی موفقیت های روز افزون برایتان.
سلام خانم دکتر من مسئول یک کلینک تخصصی در شمال شهر تهران هستم اگر روزی به تهران آمدید حضور شما دراین جمع مایه افتخار و مباهات ما خواهد بود
با سلام _ فقط می تونم سپاسگذاری کنم از اخلاق و منش بسیار والا و ارزشی شما_ ممنونم که به بیماران خودتان اهمیت میدهید
سلام خانم دکتر
با تشکر از زحمات بی دریغتان. ممنون از حس انساندوستانه شما
خانم دکتر من حدود 2 ماه توی کما بودم و بعد از اینکه هوشیاری کاملم رو بدست آوردم به من گفتن یکی از پزشکانی که به ین موضوع خیلی کمک کرده، شما بودین.
خیلی خیلی از شما ممنونم و امیدوارم بتونم یه روزی جبران کنم.